بر كرانه غدير
سخن از چشمه ساران است كه همينسان ميجوشند و در مهتاب شبان، ميان سبزه زارها فرو ميروند.
سخن از اصالت روشنايي است و اصالت جوشش و زندگي و اصالت روز و آفتاب.
سخن اين نيست كه فقط بحثي كنيم درباره غدير و حديثي... و همين.
سخن اين است كه چه بوده است و چه شده است و چگونه بايسته است كه باشد؟
چشمه ساران ميجوشند؛ گياهان ميرويند؛ رودهاي عظيم، غرّش كنان از لاي صخرههاي وحشي عبور ميكنند و سر به دامن دشتها ميگذارند. جنگلها در اسرار و اعماق خويش، غرق ميشوند. بارانها ميبارند و از رگه هاي كوهها و تپه ها سرازير ميگردند. گردبادهاي وحشي در صحراهاي داغ به راه ميافتند. غروبها فرا ميرسند و كوهساران در شكوه كبود رنگ خويشتن ميخوابند.
ستارگان طلوع ميكنند و بر سطح اين اقيانوس واژگون ميتابند و سحرگاهان كم كم در ساحل آفتاب گم ميشوند. نهرها جاري هستند، و كوهها در حشمت خود غرق و مهتاب با عصمت خويش، تابان و نسيم در گلستانها نرمگذر، و تك درختها در گوشههاي ابهام آميز دشتها يا در خم كوههاي بلند ايستاده و همه چيز هست و چشمه ساران باز هم ميجوشند و خورشيد همچنان ميدمد، و پس از اين كه جهان در موسيقي شب غرق است، باز روز ميرسد و روزها... .
عيد غدير، از اعياد بزرگ اسلامي است كه ملتهاي مسلمان در روزگارهاي گذشته نيز ـ بنا بر تصريح جمعي از مورخان و محققان ـ به بزرگداشت آن و تجليل مراسم آن اهتمامي به سزا داشتهاند، و در تجديد خاطرات سعادتبخش «غدير» ميكوشيده اند. در سخنان ابوريحان بيروني، عبدالملك ثَعالِبي، ابن طلحه شافعي، ابن خَلِّكان و... حقايق ياد شده، يادآوري گشته است. ابوريحان ميگويد:
عيد غدير، از جمله عيدهايي است كه اهل اسلام مراسم آن را برگزار ميكنند.1
علامه اميني، فصلي به عنوان: «عيد الغدير في الاسلام» نگارش كرده است و مطالب بسياري در اين باره آورده است و حديثي از پيامبر اكرم(ص) نقل كرده است كه فرمود:
برترين عيدهاي امت من، عيد غدير خم است.2
از مراسم ويژه اعياد، تبريك گفتن است؛ چنان كه در «عيد غدير» و در حضور پيامبر اكرم(ص) اين كار انجام يافت. موضوع فرمان پيامبر اكرم(ص) در روز غدير، به جمعيتهاي حاضر ـ حتي زنان خود ـ كه به علي(ع) تبريك و تهنيت بگويند، در تاريخ مشهور است.
حديث تهنيت گفتن شيخين را نيز شصت نفر از عالمان اهل سنت نقل كردهاند3 و چنان كه صاحب «الغدير» استنباط كرده است و از مطالب سرشاري كه در كتابهاي حديث و تاريخ راجع به عيد غدير و حديث تهنيت وجود دارد،
دو مطلب روشن ميگردد:
1. اين كه اين عيد اختصاص به شيعه نداشته است و همه مسلمانان اين روز را عيد ميدانستهاند؛ چنان كه ابوريحان بيروني بدان تصريح كرده است؛ اگر چه امروز ممكن است اذهان جمعي از امت را از اين حقيقت انحراف داده باشند.
2. اين كه عيد گرفتن «غدير» متصل است به عهد خود پيامبر(ص) و حتي آغاز آن، همان روز 18 ذيحجه سال دهم هجرت است كه براي مردم، مقام جانشيني پيامبر و پيشوايي در دين معلوم گشت و پيامبر مردم و حتي زنان را به تهنيت گفتن به علي(ع) امر كرد.
امروز بايد رهبران افكار اجتماع، در شرق و غرب ممالك اسلام، به اهميت اين موضوع بيشتر توجه كنند و با وسايل گوناگون، اين روز را كه به حق روز شالوده ريزي عدالت عمومي است، به توده ها بشناسانند.
1. الآثار الباقيه، ص 334، ترجمه فارسي، ص 395.
2. الغدير، ج 1، ص 283.
3. الغدير، ج 1، ص 283ـ272.